ابزار رایگان وبلاگ

ابزار وبلاگ

کد آهنگ

آخرین شهید کربلا
نسیم خوش دانش
درمسیر کمال چراغ دانش روشن کننده راهتان باد
نگارش در تاريخ دو شنبه 28 دی 1394برچسب:, توسط محسن پرزلف قمصری

به نام خدا

آخرین شهید کربلا

(سوید بن مطاع )درمیان شهدا در اثر جراحات زیاد افتاده بود(ظاهراً او درحمله اول در اثر تیر های دشمن روی زمین افتاده و از هوش رفته بود)وقتی به هوش آمد شنید که می گویند:قُتِلَ الحُسّین!«حسین کشته شد»در خود احساس سبکی کرد که می تواند برخیزد و با او حربه ای بود و شمشیر او را گرفته بودند،پس با همان حربه ساعتی با دشمن مقاتله کرد تا او را عروة بن بطان و زید بن رقاد به قتل رسانیدند و او آخرین نفر از اصحاب امام حسین (ع) بود که شهید گردید.

به کوشش دانش آموز کوشا و فعال آقای محمد جواد ذوالفقاری

نگارش در تاريخ دو شنبه 28 دی 1394برچسب:, توسط محسن پرزلف قمصری

                                           به نام خدا

شباهت های امام حسین (علیه السلام) و حضرت یحیی (علیه السلام)
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند:

آسمان و زمین جز بر یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیه السلام) نگریستند.
شباهتهایی که میان امام حسین (علیه السلام) و حضرت یحیی(علیه السلام) وجود داشت:

-1مدت حمل هر دو شش ماه بود.
2-از جانب خداوند به ولادت هر دو مولود ،بشارت آمد .
3-اسم هر دو بدون واسطه از جانب خداوند انتخاب شد.
4-هیچ کدام از پستان شیر نخوردند، حضرت یحیی به آسمان برده شد و از نهرهای بهشت تناول کرد و حضرت حسین (علیه السلام) از عرش عظیم یعنی با مکیدن زبان رسول الله (صلی الله علیه وآله)تغذیه نمود.
5-صورت هر دو بزرگوار می­درخشید.
6-هیچ یک از آن دو بزرگوار در طول عمر خود خوشحال نشدند و اگر احیاناًخوشحالی از برای ایشان دیده می­شد زود به حزن مبدل می­گشت.

7-قاتلین هر دو زنازاده بودند. و در حدیث آمده که در جهنم منزلی است که احدی مستحق آن نیست مگر قاتل امام حسین(علیه السلام) و حضرت یحیی(علیه السلام)
8-زمین و آسمان برایشان گریستند.بلکه خون گریه کردند.
9-علاوه بر آسمان و اهل آسمان،خورشید نیز برای آن دو بزرگوار گریست و گریه خورشید بدین صورت شد که به رنگ خون طلوع کرده و به رنگ خون غروب نمود.
10-بعد از شهادت ، سر هر دو تکلم نمود ، سر حضرت یحیی به پادشاه گفت:از خدا بترس.و سر مبارک امام حسین (علیه السلام)مکرر قرآن می خواند.
11-حضرت یحیی را به طریق صبر کشتند (یعنی دست و پای ایشان را بستند و ذره ذره به قتل رساندند و امام حسین (علیه السلام)با این که در میدان جنگ شهید شدندباز به طریق صبر بود.
12-سر حضرت یحیی را برای زنازاده­ای از بنی اسرائیل هدیه بردند.و سر حضرت سید­الشهداء(علیه السلام) را برای ابن زیاد و یزید هدیه بردند.
ترجمه الخصایص الحسینیه به نقل از بحار الانوار

 به کوشش دانش آموزکوشا و فعال آقای علی شهر آبادی

نگارش در تاريخ دو شنبه 28 دی 1394برچسب:, توسط محسن پرزلف قمصری

به نام خدا

روزی بود و روزگاری در شهری بازرگان ثروتمندی بود که یک طوطی داشت که خیلی او را دوست داشت، روزی بازرگان قصد سفر به هندوستان کرد او هر وقت به سفری می رفت برای دوستان و غلامانش هدیه می آورد ولی نمی دانست چه برای طوطی بیاورد طوطی گفت به طوطیان هندوستان بگو چاره ای برای دوست اسیرشان بکنند بازرگان هم قبول کرد، چند شبانه روز در راه بود به هندوستان رسید دسته ای از طوطیان را دید سلام و پیغام طوطیش را رساند آنها که شادی می کردند و حرف می زدند وقتی بازرگان پیغام را داد همه ساکت شدند یکی از طوطی ها لرزید و مرد

بازرگان برای طوطی غصه خورد و از حرف خود پشیمان شد او وقتی تجارتش را تمام کرد به شهر خود بازگشت، بازرگان ساکت شد و نمی دانست چطور قصه مردن آن طوطی را برایش بگوید طوطی که سکوت آنرا دید گفت خواجه چه شده به من بگو؟

بازرگان با شرمندگی ماجرا را گفت، طوطی مثل همان طوطی افتاد و مرد بازرگان شروع به گریستن کرد بعد هم طوطی را از پنجره باغ انداخت اما طوطی نیفتاد بلکه شروع به پرواز کرد و روی شاخه ای نشست و گفت: خواجه دوست من در هندوستان کمک من کرد که از دست تو آزاد شوم

به کوشش آقای حسین بیابانی

********************************************************

 

روزی بودوروزگاری یک مردی ثروتمندی بود که یک طوطی زیبایی داشت.این طوطی سخنان شیرینی داشت .روزی بازرگان تصمیم  گرفت به هندو ستان برود.اوهربارکه به سفری می رفت  برای دوستان واشنایان سو غاتی می اورد .بازرگان به طوطی اش گفت من به مسا فرت می روم چه چیزی برایت سوغاتی  بیاورم.طوطی که خود را در قفس میدید روبه بازرگان کرد  وگفت سلام من را به دوستان برسان وزندگی من را برایشان توضیح بده. بازرگان به سفر رفت .در سفر به هندوستان چشمش به دسته ای از طوطی ها خورد.سلام و بیغام طوطی را رساند .دید یکی از طوطی ها به خود لرزید واز درخت به بایین افتاد .بعد از چند روز  بازرگان به خانه برگشت وجریان را برای طوطی تعریف کرد .طوطی بعد از شنیدن ماجرا به فکر فرو رفت.همین کار طوطی را انجام داد به خود لرزید و د ر قفس افتاد. بازرگان فکر کرد که طوطی زیبایش مرده است . با گریه وناراحتی طوطی را ازقفس بیرون اورد و به بیرون انداخت ولی طوطی به زمین نیفتاد برو ی شاخی درختی برید وروبه بازرگان کرد وگفت  دوست من با این کار خود راه رهایی را به من اموخت.

 

 به کوشش آقای محمد عرفان مجیدی

*******************************************

بازرگان ثروتمندی که طوطی زیبایی داشت.روزی بازرگان به سفررفت ومی خواست سوغاتی بیاورد.به طوطی گفت:چه می خواهی؟طوطی گفت:سلام من رابه دوستانم برسان و بگو چراازدوست اسیرخودیادی نمی کنید.بازرگان پیغام رابه هندوستان برد.ودیدیکی ازطوطی هاافتادومرد.بازرگان بادیدن آن صحنه ناراحت شدوگفت:کاش این پیام را نمی آوردم.موقع برگشت ازهندوستان طوطی ازاوپرسید: خبرمن رابه دوستانم دادی؟بازرگان همه ی چیزرابرای طوطی خودگفت ودید که ناگهان طوطی اش مثل همان طوطی درهندوستان  لرزید وافتادومرد.بازرگان که دیدطوطی ازدست رفته گریه کنان درقفس رابازکردوطوطی رابه باغ انداخت. ولی طوطی شروع به پروازکردبازرگان تعجب کردو طوطی به اوگفت:ای خواجه دوست من درهندوستان باآن کارخودراه رهایی رابه من آموخت.

به کوشش آقای حسین قنایی

 

نگارش در تاريخ چهار شنبه 9 دی 1394برچسب:, توسط محسن پرزلف قمصری

به نام خدا

                                 حوادث عجیب هنگام تولدپیامبراسلام (ص)

پیامبراسلام (ص) درروزجمعه17ربیع الاول بعد از طلوع فجر در مکه چشم به جهان گشود,در شب تولد و هنگام تولد آن حضرت , حوادث عجیبی در جهان رخ داد که در اینجا به ذکر چند حادثه اشاره می کنیم:

    امام صادق (ع) فرمود: ابلیس (پدر شیطانها) در آسمانهای هفتگانه رفت و آمد می کرد, هنگامی که حضرت عیسی (ع) متولد شد , از پرواز به سه آسمان ممنوع گردید و هنگامی که پیامبر اسلام(ص) متولد شد, از پرواز به سوی همه آسمانهای هفتگانه ممنوع شد و شیطانهایی که به سوی آسمان می رفتند با تیرهای شهاب آسمانی رانده می شدند

     در بامداد ولادت حضرت تمام بتها از جا کنده شده و سرنگون شدند.  

در شب تولد حضرت ایوان کاخ مدائن معروف به «طاق کسری » شکافته شد و چهارده کنگره ی آن فرو ریخت

   آب دریاچه ساوه در زمین فرو رفت و خشک شد   

 آب رود سماوه (در بین کوفه و شام) زیاد شد و به جریان افتاد. 

 آتشکده سرزمین فارس پس از هزار سال روشنایی خاموش شد           

                      به کوشش آقای محمد جواد ذوالفقاری

******************************************************************************************

امام صادق علیه السلام معجزاتی را که هنگام ولادت پیامبر اکرم آشکار شد، چنین بر می‌شمارد:

 

ابلیس از ورود به آسمان های هفتگانه محروم شد. 

 شیاطین دور شدند. 

تمامی بت ها در بتکده به صورت بر زمین افتادند. 

 ایوان کسری شکست و چهارده کنگره‌ی آن سقوط کرد. 

آب دریاچه ساوه خشک شد. 

سرزمین خشک سماوه، آب پیدا کرد. 

 آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش شد. 

نوری از سرزمین حجازبر آمد تا به مشرق رسید. 

کاهنان عرب علوم خود را فراموش کردند. 

 سحر ساحران باطل شد

به کوشش آقای علی شهر آبادی